افشاگری از جنایات وهابیها +۱۸

افشاگری از جنایات وهابیها +۱۸

افشاگری از جنایات وهابیها +۱۸

افشاگری از جنایات وهابیها +۱۸

حمله مجدد به زائران کربلا در بغداد

امروز شهر بغداد شاهد وقوع حملات مختلفی بود که در این حمله بار دیگر کاروان زائران امام حسین علیه السلام هدف قرار گرفتند. 
به گزارش شیعه نیوز منابع خبری اعلام کردند: صبح امروز یک بمب درمسیر حرکت زائران مرقد امام حسین علیه السلام که به سوی کربلا برای شرکت در مراسم اربعین در حرکت بودند، منفجر شد.
درپی انفجاراین بمب که در چهار راه پادگان الرشید به وقوع پیوست، یک زائر شهید و 5 تن دیگر زخمی شدند. 
بنابر اطلاعات به دست آمده، مجروحان برای درمان به بیمارستان منتقل شدند.
خبر دیگر اینکه افراد مسلح ناشناس صبح امروز به مرکز ایست و بازرسی در منطقه الشعب واقع در شمال شرق بغداد حمله کردند؛ که دراین حمله دست کم دو تن از نیروهای بیداری زخمی شدند.
درعین حال در حمله ای دیگر یکی از نیروهای بیداری در محله الصحه درمنطقه الدوره نیز زخمی شد.
همچنین امروز درغرب بغداد یکی از افسران بلندپایه پلیس عراق از عملیات ترور جان سالم بدر برد اما دراین حمله، راننده وی زخمی شد.

تروریست‌های القاعده لواط می‌کنند

یک عضو خارج شده از شبکه تروریستی القاعده در الجزایر که خود را "توبه کننده" معرفی می‌کند، طی اظهاراتی به رسوا و فاش کردن این شبکه پرداخت و گفت: کوه‌هایی که این تروریست‌ها در آن پنهان شده‌اند به محل فساد اخلاقی تبدیل شده است. 


به گزارش شیعه آنلاین، این عضو سابق شبکه تروریستی القاعده که اخیرا خود را تسلیم نیروهای امنیتی الجزایر کرد، گفت: شبکه القاعده الجزایر طی سال‌های 2007 و 2008 که من عضو آن بودم ده‌ها کودک بی گناه را ربوده و به آنان تجاوز کرد.


 


این عضو سابق القاعده که خواست نامش فاش نشود در ادامه افزود: آنان حتی یک بار به یک پیر مرد 70 ساله که چوپان بود تجاوز کردند. 


 


در همین حال در گزارش سازمان اطلاعات و امنیت الجزایر در مورد شبکه القاعده، شاخه الجزایر که اخیرا منتشر شد آمده: این شبکه با هدف تأمین نیازهای مالی و شهوتی خود کودکان بی‌گناه را ربوده و به آنان تجاوز می‌کند و سپس برای تحویل دادن آنان، از خانواده هایشان درخواست مبالغ هنگفت می‌کند.


 در همین راستا "نور الدین یزید زرهونی" وزیر کشور الجزایر چند روز پیش طی اظهاراتی اعلام کرده بود که شبکه القاعده از طریق ربودن کودکان در چند ماه گذشته میلیونها دلار به جیب زده است.


 


وی همچنین افزود: متأسفانه هنگامیکه از خانواده‌های این کودکان در مورد تماس‌های این شبکه می‌پرسیدیم، از ترس اینکه مبادا فرزندشان کشته شود، اطلاعات نادرست به ما می‌دادند از همین رو دست یابی به سر نخ های مفید برایمان سخت شده بود. این اطلاعات نادرست بسیاری از تحقیقات ما را منحرف کرد و به اعضای القاعده اجازه فرار داد اما اخیرا با بازداشت تعدادی از این نیروها، به برخی سر نخ های مفید دست یافته‌ایم.

مفتی عربستان به دنبال پیامبر شدن

"شیخ عبدالعزیز آل الشیخ" مفتی اعظم عربستان سعودی طی چند هفته اخیر چندین فتوای عجیب صادر کرد که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مسائل دینی، این فتواها نشان از اهداف و نیت‌های شوم و پشت پرده وی دارد. 


به گزارش شیعه آنلاین، از جمله فتاواهای عجیب شیخ عبدالعزیز، اجازه ازدواج اجباری دختران کم سن و سال و حتی ده ساله با مردان مسن بوده است. او همچنین با صدور فتوایی اسرائیل پسندانه تحریم کنندگان کالاهای غربی و به ویژه صهیونیستی برای زیر فشار قرار دادن رژیم صهیونیستی را دمده خواند.


اما جدیدترین و بالطبع تعجب برانگیزترین فتوای وی این بود که گفت: مفتی، قائم مقام پیامبر(ص) بر امت اسلامی است.


کارشناسان مسائل دینی معتقدند که اینگونه اظهارات نیت و اهداف پلید و پشت پرده وی را نشان می‌دهد و گویا او مایل است پیامبر جدیدی بر امت باشد و یا جایگاه "پاپ" در میان مسلمانان را داشته باشد.


بدون در نظر گرفتن جنجال و هیاهویی که این اظهارات وی به وجود آورد، باید گفت که با نگاهی گذرا به تاریخچه زندگی وی می توان به آرزوی تعجب برانگیز او برای "پاپ" شدن و داشتن هزاران هزار مرید پی برد.


کارشناسان دینی معتقدند شخصیت کاریکارتوریستی مفتی عربستان مانع از آن است که او را به آرزویش برای پیامبر یا پاپ شدن برساند زیرا او به هیچ وجه حتی کمترین ویژگی یک رهبر کاریزما را ندارد.


گفته می شود شیخ عبدالعزیز در گذشته که امام مسجد "نمره" بوده دارای احترام خاصی نزد مردم و چهره‌های دینی کشورش بود اما هنگامیکه به درجه مفتی اعظم عربستان نایل گشت، به دلیل موضع گیریهای نامناسب، اظهار نظرات نابجا و بیهوده و داشتن یک گروه از مشاوران ناوارد و بی سواد، نام و اعتبار خود را زیر سؤال برد. وی اکنون حتی میان جوانان مذهبی این کشور که همواره علاقه خاصی به مفتیان داشته‌اند، محبوبیت ندارد.


او با این رفتار خود به قدری جایگاه مفتی اعظم را پایین آورده که به اعتقاد کارشناسان جامعه شناسی عربستان، نهاد دینی و مفتیان این کشور قدرت و نفوذ خود را در میان عوام مردم و سیاستمداران از دست داده‌اند. 


حتی گفته می‌شود از عوامل این مسأله بحث و جدل‌های بیهوده وی با دیگر مفتیان و چهره‌های دینی عربستان است که موجب دل چرکین شدن آنان گشت و به اصطلاح از چشمان آنان افتاد. 


در گذشته جایگاه مفتی اعظم به قدری بالا بود که هیچ کس حتی جرأت کوچک ترین انتقاد از آن را نداشت اما با رفتار و اقدامات آل الشیخ، اکنون این جایگاه حتی از سوی روزنامه نگاران و عوام مردم مورد انتقاد و اهانت قرار می‌گیرد. 


در پایان تنها جای این پرسش باقی است که با این اوصاف آیا شیخ عبدالعزیز آل الشیخ دیگر می‌تواند به آرزویش یعنی تبدیل شدن به یک پیامبر یا پاپ دست یابد؟!

۳۰کشته در انفجار حسینیه شیعیان پاکستان

 به نقل از خبرگزاری فارس در "دیره غازی خان " پاکستان، مسئولان امنیتی شهر دیره غازی خان اعلام کردند: بمبی در نزدیک یک حسینیه بنام "جوهر علی " در منطقه "مسلم تاون ودانی " در شهر دیره غازی خان کارگذاشته شده بود که بر اثر انفجار آن دست‌کم 30 نفر کشته و 30 تن دیگر زخمی شدند. 

درپی این انفجار خودروهای آمبولانس، نیروهای آتش‌نشان به محل اعزام شدند و نیروهای امنیتی نیز اطراف حسینیه را به محاصره خود درآوردند. 

هنوز هیچ فرد یا گروهی مسئولیت این بمب‌گذاری را بر عهده نگرفته است. 

"شوکت جاوید " رئیس پلیس ایالت پنجاب در جمع خبرنگاران گفت: احتمال دارد این انفجار انتحاری باشد هنوز متخصصان در حال بررسی هستند و شواهد این انفجار نشان می‌دهد که این یک عملیات انتحاری بوده است. 

وی افزود: این کار را تروریست‌ها انجام می‌دهند که هدفشان ضعیف کردن کشورمان است. 

این انفجار درحالی صورت گرفت که چند ماه گذشته نیز یک عامل انتحاری خود را در حسینیه "کوتله امام حسین " در شهر "دیره اسماعیل خان " پاکستان منفجر کرد که دست‌کم 10 نفر شهید و 40 تن دیگر زخمی شدند.

رنج نامه ای از یکی از اهالی منطقه پاراچنار پاکستان

به گزارش « شیعه نیوز » یک کاربر این سایت که در پاراچنار زندگی میکند با ارسال دست نوشته ای اوضاع این منطقه به رشته تحریر در اورده که ان را در اختیار شما قرار میدهیم :
 
بنده اهل پاراچنار، بخش کوروم ، کشور پاکستان می باشم.

میخواهم توجه شما را به یک فاجعه بزرگ انسانی که زندگی صدها هزار نفر از جامعه شیعیان پاکستان، واقع در پاراچنار را تبدیل به جهنم داغی کرده است جلب نمایم. قابل ذکر است که این منطقه قبیله ای تاکنون بزرگترین محل امن و همچون پایگاهی برای شیعیان پاکستان بوده است.

بخش کوروم یکی از بخشهای هفت گانه فاتا می باشد این منطقه به تنهایی دارای 125 کیلومتر مرز مشترک با افغانستان است و دارای جمعیت تقریبی 000/400 نفر می باشد.
 
 این منطقه به دو بخش بالایی و پایینی تقسیم می شود. پاراچنار مرکز بخش کوروم و بخشی از کورم بالایی است؛ که شیعیان در آن در اکثریت هستند.
 
 این در حالی است که بخش پایینی کورم غالباً در سلطه وهابیت است. این مناطق بوسیله کوههای مرتفع سرسبز و پوشیده از برف احاطه شده اند. پاراچنار از نظر استراتژیک موقعیت ممتازی دارد زیرا از 3 جهت با افغانستان مرز مشترک دارد، اما از سویی تنها یک نقطه نفوذی به خود پاکستان دارد. گاه گاهی درگیری های فرقه ای در این منطقه روی می دهد، اما بدلیل اینکه هر دو فرقه شیعه و سنی در یک منطقه قبیله ای زندگی میکنند و دارای آداب و رسوم مشترک می باشند، در نتیجه اختلاف خود را با گفتگو به پایان می رسانند؛ در نتیجه شرایط و اوضاع عمومی منطقه و روابط متقابل تا قبل از این مسالمت آمیز بوده است. در حال حاضر شرایط خاص بین المللی و بخصوص نقش ایالات متحده آمریکا در دنیای اسلام به پاراچنار نیز رسیده است. با تهاجم ناتو به افغانستان و تقابل متعاقب نیروهای قبیله ای و طالبان در نوار مرزی پاکستان و افغانستان تمامی این مناطق دچار آشفتگی و نابسامانی شده است. 

پاراچنار نیز تا مدت زیادی از سالهای دور در آرامش بسر می برد، اما به دلیل موقعیت ویژه آن پس از طرح جدید آمریکا و متحدانش در به اصطلاح مبارزه با تروریسم رو به وخامت نهاد. اهمیت این منطقه را می توان از بازدید هایی که رایان کروکر - سفیر وقت آمریکا در پاکستان – در سال 2005 و سایر ماموران رسمی ایالات متحده در سالهای 2006 و 2007 میلادی از پاراچنار داشتند شناخت. موقعیت استراتژیک پاراچنار که شیعیان در آن در اکثریت هستند همراه با ساختار اجتماعی و عقیدتی آن باعث شده است که نیروهای ناتو و طالبان، این منطقه را به عنوان میدان نبرد با یکدیگر انتخاب کنند. در این حال اختلاف بین شیعیان و اهل تسنن فقط باعث استفاده ناتو و طالبان از فضای موجود در نقشه اشغال منطقه و تحمیل ایدئولوژی خود می شود. –قابل توجه است که نویسنده جبهه طالبان را کاملاً از اهل تسنن جدا می داند-

از ماه نوامبر سال 2007 به دلایل نامعلومی درگیریهای خونین پراکنده بین شیعیان و اهل تسنن شعله ور شد و هنوز پس از گذشت 11 ماه این درگیری ها ادامه دارد.

بوسیله یک توطئه ی حساب شده ، شیعیان توسط ایادی مزدور آمریکا و ناتو مجبور به درگیری با نیروهای طالبان شدند تا اهداف شیطانی از پیش تعیین شده آنان تامین شود. شیعیان از هر سو توسط گروههای مسلح بنیادگرا و افراطی که توسط افرادی با گرایشهای وهابی و ضد شیعه حمایت می شوند مورد هجمه قرار گرفتند. شجاعت و از خودگذشتگی مردم پاراچنار باعث عقب نشینی نیروهای مهاجم شد. اما این درگیری ویرانی و خرابی بسیاری برجا گذاشت که در طول تاریخ منطقه بی سابقه بود. صدها نقر کشته، زخمی و یا بی خانمان شدند و هم اکنون ماههاست که شیعیان در محاصره کامل به سر می برند. تمامی راههای مواصلاتی به دیگر مناطق کشور توسط نیروهای مسلح طالبان مسدود شده است؛ و شهر به معنای واقعی 10 ماه است که از سایر بخشهای کشور جدا شده است. بسیاری از مردم ربوده و به طرز وحشیانه ای کشته شده اند. تمام فعالیتهای اقتصادی توقف یافته است و بازارها به دلیل تامین نشدن مایحتاج روزانه مردم تعطیل می باشند. 
 
برق در این منطقه مدام قطع می باشد.تعداد زیادی از بیماران بدلیل کمبود مواد دارویی در بیمارستانها جان باختند. حتی برای مردم این مناطق تامین غذای روزانه بسیار دشوار می باشد. دانشجویان این مناطق که در سایر شهرهای پاکستان مشغول به تحصیل هستند راه بازگشت به خانه را ندارند.

وضعیت شیعیان پاراچنار که تمام راههای تامین معاششان بسته شده ، به هیچ وجه دست کمی از غزّه ندارد.
مردم هیچ امیدی به بهبود مصائب خود ندارند؛ و متاسفانه یک رهبریِ منسجم و آگاه که توان درک و تحلیل شرایط و متعاقباً اتخاذ استراتژی برون رفت شیعیان از مهلکه درگیری دو نیروی شیطانی-یعنی طالبان و ناتو- را داشته باشد وجود ندارد.
نکته دیگری که بالاتر از این مسائل باید ذکر کنم غرض ورزی دولت پاکستان است که به جای حل و فصل مشکلات با تحریک و تشویق گروههای خرابکار شرایط را بسیار متشنج کرده و با اعمال مواضع خصمانه علیه جامعه رنج دیده ی شیعیان بر این مصائب می افزاید .

آخرین وضعیت این مناطق بگونه ای است که از طرفی طالبان تمام راههای حیاتی شیعیان را قطع کرده است و از طرفی دیگر ناتو و ایالات متحده آمریکا در صدد اشغال این مناطق می باشند. مخلص کلام اینکه شیعیان مقیم بخش کوروم در وضعیت بسیار رقّت باری زندگی می کنند. این درگیری باعث عقب ماندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها شده است. این مردم حقیقتاً سزاوار همدردی و پشتیبانی مالی و معنوی بوده و از هر جهتی نیازمند حمایت می باشند. ما از کمک به مردمانی که جداً در مخاطره هستند دریغ نمی کنیم، اما وسعت فاجعه بسیاربسیار بزرگتر از توان ماست.

ما بر این باوریم که جمهوری اسلامی ایران امید و ریشه ی واقعی انگیزه بخش مردم ستمدیده و مستضعف جهان به طور عام و بطور خاص برای پیروان راه راستین ائمه ی اطهار- علیهم السلام- است. 
 
ما از شما انتظار زیادی داریم و از شما تقاضای همدردی وهمراهی وکمک داریم، تا بتوانیم وظیفه ی اصلی خود را که همان اصلاح و نیرومند ساختن طبقه ی فقیر جامعه مان که در راه محبت و وفاداری امام امت دچار اذیت های فراوانی شده اند را انجام دهیم؛ و اگر این کار برای همه مقدور نبود، حداقل تعدادی از مردم ستمدیده و مظلوم نجات یابند؛ و این امید برای آنها باقی بماند که هنوز زمین مکانی برای زندگی است.

امیدواریم که خداوند متعال شما را در خدمت به اسلام و مسلمین موفق دارد. آمین.


 با عرض ارادت صادقانه 
دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی پیشاور، پاکستان
  ساکن پاراچنار، بخش کوروم